طرح مغلوبه كردن جنگ بواسطه عمرو بن حجاج


























یاری دهندگان حسین

 

 
همان طورى كه قبلا گذشت حضرت اباعبدالله الحسين (سلام الله عليه) در آغاز حرب امورى را به آن لشگر كفرآئين پيشنهادفرمودند كه آنها همه را رد كرده مگر يكى را و آن اين بود كه در حرب مبارزان يكانيكان با هم بجنگند و باصطلاح كيفيت نبرد، نبرد تن به تن باشد لذا بر طبق اين پيماناز طرفين يكان يكان به ميدان مى‏آمدند و هر كدام از اصحاب امام (عليه السلام) كه بهصحنه كارزار مى‏آمدند تا گروه انبوه و جمعيت كثيرى را به درك نمى‏فرستادند به شهادتنمى‏رسيدند اين نحو از نبرد ادامه داشت تا نافع بن هلال به مبارزت پرداخت و بهمانگونه كه اصحاب جنگيدند او نيز مصاف نمود و دليريها و شجاعنها از خود نشان داد و جمعبسيارى را كشت و به دارالبوار فرستاد، عمرو بن حجاج زبيدى بعد از مشاهده اين همهرشادتها و دليريها و شجاعتها از اصحاب خامس آل عبا از پيمانى كه به آن ملتزم شدهبودند منصرف شد لذا همان طورى كه مرحوم مفيد در ارشاد فرموده:
عمرو بن حجاجفرياد كشيد و خطاب به لشگر گفت:
اى احمقهاى نادان، واى بر شما آيا مى‏دانيد باچه اشخاصى مقاتله مى‏كنيد تا كى و تا چند خود را به چنگ شيران گرفتار مى‏كنيد، باشجاعان و نامداران اهل مصر مقاتله مى‏كنيد، با قومى جنگ مى‏كنيد كه از جان سيرند وتمناى مرگ مى‏كنند، بخدا سوگند اگر اين قوم تن به تن و يكان، يكان به ميدان ما درآيند بر همه غالب شوند، ديگر كسى مأذون نيست به مبارزت ايشان برود بلكه بايد بناىجنگ را به مغلوبه نهاد يعنى اگر يكى از آن قوم به مبارزت آمد شما بر سر وى هجومآوريد سنگ و چوب و عمود بر سر وى بباريد.
عمر سعد بر تدبير و رأى عمرو بن حجاجتحسين و آفرين كرد، پس منادى در ميان لشگر ندا كرد كه احدى به مبارزت اين قوم نرودبلكه مغلوبه نمائيد، در اين وقت به قول طبرى و ديگران عطش بر اصحاب شاه تشنه لبانچنان غلبه كرده بود كه عنان صبر و اختيار از دستشان برده بود و چنان امام (عليهالسلام) افسرده و محزون شده بود كه از جان سير و از زندگى دلگير گشت بود پس آن وجودمقدس شمشير از نيام كشيد خواست به ميدان رود و آنقدر جنگ كند تا كشته شود يكمرتبهاصحاب و انصار و اعوان و برادران و برادر زادگان از هر طرف دويدند جلوگيرى كردندعرض نمودند:
اى نور ديده رسالت و اى خورشيد آسمان ولايت: قربان خاك پايت شما راچه مى‏شود جاى خود قرار بگيريد به ذات خدا كه ما تا جان در تن و رمق در بدن داريمنمى‏گذاريم شما قدم به ميدان كارزار بگذاريد فدايت شويم هنوز جمعيت ما مثل عقد ثريامجتمعند و در حمايت و نصرت شما كمال جد و جهد را داريم.
چاكران كم اگر شوند چه غم                                                             از سر شه مباد موئى كم
امام (عليه السلام) چون ثبات قدم اصحاب را ديد و عرائضايشان را شنيد اشگ از ديدگان فرو ريخت درباره ايشان دعاء خير فرمود.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در جمعه 3 آذر 1391برچسب:,ساعت 23:7 توسط vahid ahmadi|


آخرين مطالب
» حبیب بن مظاهر
» مسلم بن عوسجه
» طرح مغلوبه كردن جنگ بواسطه عمرو بن حجاج
» نافع بن هلال بجلى
» حماد بن انس و وقاص بن عبید و شریح بن عبید و هلال بن نافع بجلی
» عمرو بن خالد و خالد بن عمرو بن خالد و سعد بن حنظله و عمیر بن عبدالاه
» وهب بن عبدالله بن حباب كلبى
» برير بن خضير همدانى
» عبدالله بن عمير
» زهیر بن حسان
» مصعب بن یزید ریاحی و عروه
» حر بن یزید ریاحی
» علی بن حر

Design By : Pichak