نظرات شما عزیزان:
عمرو بن حجاجفرياد كشيد و خطاب به لشگر گفت:
اى احمقهاى نادان، واى بر شما آيا مىدانيد باچه اشخاصى مقاتله مىكنيد تا كى و تا چند خود را به چنگ شيران گرفتار مىكنيد، باشجاعان و نامداران اهل مصر مقاتله مىكنيد، با قومى جنگ مىكنيد كه از جان سيرند وتمناى مرگ مىكنند، بخدا سوگند اگر اين قوم تن به تن و يكان، يكان به ميدان ما درآيند بر همه غالب شوند، ديگر كسى مأذون نيست به مبارزت ايشان برود بلكه بايد بناىجنگ را به مغلوبه نهاد يعنى اگر يكى از آن قوم به مبارزت آمد شما بر سر وى هجومآوريد سنگ و چوب و عمود بر سر وى بباريد.
عمر سعد بر تدبير و رأى عمرو بن حجاجتحسين و آفرين كرد، پس منادى در ميان لشگر ندا كرد كه احدى به مبارزت اين قوم نرودبلكه مغلوبه نمائيد، در اين وقت به قول طبرى و ديگران عطش بر اصحاب شاه تشنه لبانچنان غلبه كرده بود كه عنان صبر و اختيار از دستشان برده بود و چنان امام (عليهالسلام) افسرده و محزون شده بود كه از جان سير و از زندگى دلگير گشت بود پس آن وجودمقدس شمشير از نيام كشيد خواست به ميدان رود و آنقدر جنگ كند تا كشته شود يكمرتبهاصحاب و انصار و اعوان و برادران و برادر زادگان از هر طرف دويدند جلوگيرى كردندعرض نمودند:
اى نور ديده رسالت و اى خورشيد آسمان ولايت: قربان خاك پايت شما راچه مىشود جاى خود قرار بگيريد به ذات خدا كه ما تا جان در تن و رمق در بدن داريمنمىگذاريم شما قدم به ميدان كارزار بگذاريد فدايت شويم هنوز جمعيت ما مثل عقد ثريامجتمعند و در حمايت و نصرت شما كمال جد و جهد را داريم.
چاكران كم اگر شوند چه غم از سر شه مباد موئى كم
» مسلم بن عوسجه
» طرح مغلوبه كردن جنگ بواسطه عمرو بن حجاج
» نافع بن هلال بجلى
» حماد بن انس و وقاص بن عبید و شریح بن عبید و هلال بن نافع بجلی
» عمرو بن خالد و خالد بن عمرو بن خالد و سعد بن حنظله و عمیر بن عبدالاه
» وهب بن عبدالله بن حباب كلبى
» برير بن خضير همدانى
» عبدالله بن عمير
» زهیر بن حسان
» مصعب بن یزید ریاحی و عروه
» حر بن یزید ریاحی
» علی بن حر
Design By : Pichak |